کد مطلب:1087 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:313

احــکام وکــالت
وكالت آنست كه انسان كاری را كه می تواند در آن دخالت كند، به دیگری واگذار نماید تا از طرف او انجام دهد، مثلاً كسی را وكیل كند كه خانه او را بفروشد یا زنی را برای او عقد نماید، پس آدم سفیهی كه مال خود را در كارهای بیهوده مصرف می كند چون حق ندارد در مال خود تصرف كند، نمی تواند برای فروش آن، كسی را وكیل نماید.



مسأله 2264 ـ در وكالت لازم نیست صیغه بخوانند، و اگر انسان به دیگری بفهماند كه او را وكیل كرده و او هم بفهماند قبول نموده، مثلاً مال خود را به كسی بدهد كه برای او بفروشد، و او مال را بگیرد، وكالت صحیح است.



مسأله 2265 ـ اگر انسان كسی را كه در شهری دیگر است وكیل نماید و برای او وكالت نامه بفرستد و او قبول كند، اگر چه وكالت نامه بعد از مدتی برسد، وكالت صحیح است.



مسأله 2266 ـ موكل، یعنی كسی كه دیگری را وكیل می كند، و نیز كسی كه وكیل می شود، باید بالغ و عاقل باشند، و از روی قصد و اختیار اقدام كنند.



مسأله 2267 ـ كاری را كه انسان نمی تواند انجام دهد، یا شرعاً نباید انجام دهد نمی تواند برای انجام آن از طرف دیگری وكیل شود، مثلاً كسی كه در احرام حج است، چون نباید صیغه عقد زناشوئی را بخواند، نمی تواند برای خواندن صیغه از طرف دیگری وكیل شود.



مسأله 2268 ـ اگر انسان كسی را برای انجام تمام كارهای خودش وكیل كند صحیح است، ولی اگر برای یكی از كارهای خود وكیل نماید، و آن كار را معین نكند وكالت صحیح نیست.



مسأله 2269 ـ اگر وكیل را عزل كند یعنی از كار بر كنار نماید، بعد از آنكه خبر به او رسید، نمی تواند آن كار را انجام دهد، ولی اگر پیش از رسیدن خبر آن كار را انجام داده باشد صحیح است.



مسأله 2270 ـ وكیل می تواند از وكالت كناره گیری كند، و اگر موكل غائب هم باشداشكال ندارد.



مسأله 2271 ـ وكیل نمی تواند برای انجام كاری كه به او واگذار شده دیگری را وكیل نماید، ولی اگر موكل به او اجازه داده باشد كه وكیل بگیرد، به هر طوری كه به او دستور داده، می تواند رفتار نماید، پس اگر گفته باشد برای من وكیل بگیر، باید از طرف او وكیل بگیرد، و نمی تواند كسی را از طرف خودش وكیل كند.



مسأله 2272 ـ اگر انسان با اجازه موكل خودش، كسی را از طرف او وكیل كند، نمی تواند آن وكیل را عزل نماید، و اگر وكیل اول بمیرد، یا موكل او را عزل كند وكالت دومی باطل نمی شود.



مسأله 2273 ـ اگر وكیل به اجازه موكل، كسی را از طرف خودش وكیل كند، موكل و وكیل اول، می توانند آن وكیل را عزل كنند، و اگر وكیل اول بمیرد، یا عزل شود، وكالت دومی باطل می شود.



مسأله 2274 ـ اگر چند نفر را برای انجام كاری وكیل كند، و به آنها اجازه دهد كه هر كدام به تنهائی در آن كار اقدام كنند، هر یك از آنان می توانند آن كار را انجام دهند، و چنانچه یكی از آنان بمیرد، وكالت دیگران باطل نمی شود، ولی اگر نگفته باشد كه با هم یا به تنهائی انجام دهند، یا گفته باشد كه با هم انجام دهند، نمی توانند به تنهائی اقدام نمایند، و در صورتی كه یكی از آنان بمیرد، وكالت دیگران باطل می شود.



مسأله 2275 ـ اگر وكیل یا موكل بمیرد یا دیوانه شود وكالت باطل می شود، و در دیوانه موقت و بیهوشی بطلان احوط است و نیز اگر چیزی كه برای تصرف در آن وكیل شده است از بین برود مثلاً گوسفندی كه برای فروش آن وكیل شده بمیرد، وكالت باطل می شود.



مسأله 2276 ـ اگر انسان كسی را برای كاری وكیل كند، و چیزی برای او قرار بگذارد، بعد از انجام آن كار چیزی را كه قرار گذاشته باید به او بدهد.



مسأله 2277 ـ اگر وكیل در نگهداری مالی كه در اختیار اوست كوتاهی نكند و غیر از تصرفی كه به او اجازه داده اند، تصرف دیگری در آن ننماید و اتفاقاً آن مال از بین برود، نباید عوض آنرا بدهد.



مسأله 2278 ـ اگر وكیل در نگهداری مالی كه در اختیار او است كوتاهی كند، یا غیر از تصرفی كه به او اجازه داده اند تصرف دیگری در آن بنماید و آن مال از بین برود، ضامن است، پس اگر لباسی را كه گفته اند بفروش، بپوشد و آن لباس تلف شود، باید عوض آن را بدهد.



مسأله 2279 ـ اگر وكیل غیر از تصرفی كه به او اجازه داده اند، تصرف دیگری در مال بكند، مثلاً لباسی را كه گفته اند بفروش بپوشد و بعداً تصرفی را كه به او اجازه داده اند بنماید، آن تصرف صحیح است.